سنگوانلغتنامه دهخداسنگوان . [ س َ ] (اِخ ) نام قلعه ای است درفارس که به سپیدان مشهور است . (برهان ) (آنندراج ).
سنگاندازفرهنگ مترادف و متضاد۱. سنگافکن، کلوخانداز ۲. محل پرتاب سنگ(در دژها و قلعهها) ۳. سنگرس (مسافت) ۴. مانعتراش ۵. جشن آخر ماه شعبان
سپیدانلغتنامه دهخداسپیدان . [ س َ ] (اِخ ) نام قلعه ٔ سنگوان باشد که جمشید در فارس ساخته است . (برهان ) (آنندراج ).
سه گنبدانلغتنامه دهخداسه گنبدان .[ س ِ گُم ْ ب َ ] (اِخ ) عبارت از قلعه ٔ سنگوان است که در شیراز به سپیدان مشهور است . و آن سه قلعه بود که در آنجا جمشید ساخته است : اول استخر و دوم ق
استخرلغتنامه دهخدااستخر. [ اِ ت َ ] (اِخ ) اصطخر. اصطرخ . ستخر. (جهانگیری ). شهری بفارس از اقلیم سوم ، طول آن 79 درجه و عرض 32 درجه و آن از بزرگترین حصن های فارس و شهرها و کوره ه