تسنیملغتنامه دهخداتسنیم . [ ت َ ] (ع مص )بزرگ کوهان کردن گیاه ، شتر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || پرکردن آوند را.
داغرلغتنامه دهخداداغر. [ ] (اِخ ) اسعد خلیل . متولد در کفر سیمای لبنان . وی در حکومت سودان کارمند امور قضائی بود و مقالات مختلف ادبی و اجتماعی و لغوی دارد که در مجلات نشر گشته ا
چاشنیلغتنامه دهخداچاشنی . (اِ) اندکی از طعام و شراب را گویند که از برای تمییزکردن بچشند. (برهان ). اندک چیزی از شراب و طعام است . (آنندراج ) (غیاث ). اندکی از طعام و شراب که قبلا
ثنلغتنامه دهخداثن . [ ث َ ] (پسوند) مزید مؤخریست در بعض امکنه و بیشتر در ماورأالنهر مثل : کناثن ، و اما مزید مؤخر دیگری که نیز درآخر ثن دارد از این قبیل نیست مانند: کوخمیثن