سنجیدهفرهنگ مترادف و متضاد۱. دانا، فهمیده، مطلع ≠ نفهم ۲. باوقار، موقر، وزین ≠ سبک، جلف، ناموقر ۳. درست، صحیح، موثق ≠ ناسنجیده، نسنجیده ۴. حسابشده
سنجیدهلغتنامه دهخداسنجیده . [ س َ دَ /دِ ] (ن مف / نف ) سخته . موزون . (آنندراج ). || پخته . آزموده . مجرب . ممتحن . جاافتاده . سخته . || نیک اندیشیده . نیک سگالیده (سخن یا نکته )
سنجیده گفتارلغتنامه دهخداسنجیده گفتار. [ س َ دَ / دِ گ ُ ] (ص مرکب ) آنکه گفتار موزون دارد. (آنندراج ). که با سخن اندیشیده و نیک سگالیده است . پخته سخن : چو آید در سخن لعل لب سنجیده گفت
هدفگزینی سنجیدهdeliberate targetingواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از فرایند تعیین و شناسایی اهداف نظامی که در طی آن اهداف بالقوه شناسایی میشوند تا در زمان مناسب علیه آنها اقدام شود
سنجیده گفتارلغتنامه دهخداسنجیده گفتار. [ س َ دَ / دِ گ ُ ] (ص مرکب ) آنکه گفتار موزون دارد. (آنندراج ). که با سخن اندیشیده و نیک سگالیده است . پخته سخن : چو آید در سخن لعل لب سنجیده گفت