سمینلغتنامه دهخداسمین . [ س َ ] (ع ص ) فربه . (غیاث )(مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) : حاسدم خواهد که او چون من همی گردد بفضل هرکه بیماری دق دارد کجا گردد سمین . منوچهر
ثمینلغتنامه دهخداثمین . [ ث َ ] (ع ص ) گران . گران بها. پرقیمت . بیش بها.پربها. بهاور. بهائی . قیمتی . گران قیمت : تا هر دو تهنیت را در پیش او بریم صافی تر و شریف تر از لؤلؤ ث
ثميندیکشنری عربی به فارسیفوق العاده گرانبها , غيرقابل تخمين , پر بها , گرانبها , نفيس , پر ارزش , تصنعي گرامي , قيمتي , بسيار , فوق العاده