سمیلغتنامه دهخداسمی . [ س َ می ی ] (ع ص ، اِ) هم نام . (غیاث ) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 59) (ناظم الاطباء). || همتا.(منتهی الارب ) (آنند
صمیلغتنامه دهخداصمی . [ ص َم ْی ْ ] (ع مص ) برجای مردن . || فرودآمدن کسی را کاری . (منتهی الارب ). || ما صماک علیه ؛ کدام چیزی برداشته است تو را بر وی . (منتهی الارب ).
سَمّیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی مومکننده، زهرآگین، مُخدّر، مستیآور، گندیده، مهلک، کشنده زهرآلود، سمآلود، سمدار