سمپاتیکلغتنامه دهخداسمپاتیک . [ س َ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) جذاب . جالب توجه . (فرهنگ فارسی معین ). || دستگاه مرکزی عصبی نباتی (خودکار) که تحت اراده ٔ شخص نیست . مرکز این دستگاه عبار
سمپاتیکفرهنگ انتشارات معین(سَ) [ فر. ] 1 - (ص .) محبت آمیز، جالب توجه . 2 - (اِ.) دستگاه عصبی مرکزی که به شکل زنجیری در دو طرف ستون مهره ها قرار دارد.
سمپاتیکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. دوستداشتنی؛ جذاب.۲. (اسم) (زیستشناسی) بخشی از دستگاه عصبی خودکار که باعث افزایش فعالیت در قسمتهای مختلف بدن میشود.
سمپاتیکلغتنامه دهخداسمپاتیک . [ س َ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) جذاب . جالب توجه . (فرهنگ فارسی معین ). || دستگاه مرکزی عصبی نباتی (خودکار) که تحت اراده ٔ شخص نیست . مرکز این دستگاه عبار
sympathetic nervous systemدیکشنری انگلیسی به فارسیسیستم عصبی سمپاتیک، دستگاه عصبی خود کار، دستگاه عصبی سمپاتیک