سموئیل نبیلغتنامه دهخداسموئیل نبی . [ س َ ل ِ ن َ ] (اِخ ) یعنی مسموع از خدا و او فرزند دعا و پیغمبر و هم قاضی معروف عبرانیان بود پدر وی القانه و مادرش حنا نام داشت ؛ و در رامه در کوه
سموئللغتنامه دهخداسموئل . [ س َ م َ ءَ ] (اِخ ) ابن عادیای ازدی غسانی . شاعری است جاهلی و حکیمی از اهل حجاز. وی به وفا ضرب المثل شده است . وی در اشعارش بنام «ابلق الفرد» خوانده ش
سموئللغتنامه دهخداسموئل . [ س َ م َ ءَ ] (اِخ ) ابن یحیی بن عباس مغربی . از علماء و حکمای مغرب است که از بزرگان دانشمندان یهود بود. بعقیده ٔ ابن قفطی از اهل اندلس است و با پدرش ب
سموئیل نبیلغتنامه دهخداسموئیل نبی . [ س َ ل ِ ن َ ] (اِخ ) یعنی مسموع از خدا و او فرزند دعا و پیغمبر و هم قاضی معروف عبرانیان بود پدر وی القانه و مادرش حنا نام داشت ؛ و در رامه در کوه
مارگلیوثلغتنامه دهخدامارگلیوث . [ گ ُ ] (اِخ ) داود سموئیل مارگلیوث (مرجلیوث ). متولد 17 اکتوبر سال 1858 م . در لندن . مستشرق و ادیب معروف انگلیسی . وی از سال 1889 در دانشگاه آکسفور
دان یعنلغتنامه دهخدادان یعن . [ ] (اِخ ) این نام که در (دوم سموئیل 24:6) مذکورست دور نیست که همان دانیان باشد و آن خرابه ای است که در نزدیک اکزیب واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
صیبا تمثاللغتنامه دهخداصیبا تمثال . [ ] (اِخ ) اسم خادم شاؤل بود (دوم سموئیل 19:17) که داود او را مفی نوشت وکیل قرار داد (دوم سموئیل 9:2-12). (قاموس کتاب مقدس ).
هدوراملغتنامه دهخداهدورام . [ ] (اِخ ) پسر توعو پادشاه حماة که در کتاب سموئیل یورام خوانده شده است . (از قاموس کتاب مقدس ).