slidesدیکشنری انگلیسی به فارسیاسلایدها، لغزش، لغزنده، سرسره، سراشیبی، ریزش، کشو، سر، سرازیری، اسباب لغزنده، پس وپیش رونده، توسراندنی، تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری، لغزیدن، سر خوردن، سریدن
sidesدیکشنری انگلیسی به فارسیدو طرف، سمت، طرف، جانب، پهلو، ضلع، سو، کناره، جنب، طرفداری کردن، طرفداری کردن از، در یکسو قرار دادن