51 مدخل
تند و تیز، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن
slumming
تکان دادن، صدای مکیدن دراوردن، با صدا خوردن یا اشامیدن
انفجار، بریدن، قطع کردن، گیج کردن، دست پاچه شدن
کلاهبرداری، ور رفتن، عبور چیزی را لمس کردن
لعنتی