سلکیلغتنامه دهخداسلکی . [ س ُ کا ] (ع ص ، اِ) نیزه ٔ راست مقابل روی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کار درست و راست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فی المثل : سلکی و
دارتوتلغتنامه دهخدادارتوت . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سلکی شهرستان نهاوند. در 25هزارگزی باختر نهاوند و 2هزارگزی مارس بان . سکنه ٔ آن 25 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
محمودآبادلغتنامه دهخدامحمودآباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سلکی شهرستان نهاوند، واقع در 28هزارگزی باختر شهر نهاوند و 6هزارگزی مادس بان ، با 120 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آ