سله بنلغتنامه دهخداسله بن . [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قزقانچای بخش فیروزکوه شهرستان دماوند. دارای 300 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ قزقان چای . محصول آنجا غلات ، بنشن ، قلمستان
سله بنواژهنامه آزادتعداد سکنه روستای سله بن طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران 1200 نفر بوده و 120 خانوار در آن سکنی دارند. تعداد سکنه روستای سله بن طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران 120
سه بنهلغتنامه دهخداسه بنه . [ س ِ ب ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر. دارای 300 تن سکنه . آب آن از کارون . محصول آنجا غلات ، برنج ، صیفی ، کنجد. شغل
دریابکواژهنامه آزادروستایی است در دهستان دوبلوک از بخش ارجمند شهرستان فیروزکوه بر سر راه ارتباطی فیروزکوه و شهر ارجمند در حدفاصل روستای سله بن و ورسخواران. این روستا در اصل دریاوک
طاهرلغتنامه دهخداطاهر. [ هَِ ](اِخ ) ابن ابراهیم بن سله (کذا). وی جدّ مادری مفضل بن سعد مافرّوخی اصفهانی ، و پسر عم ّ استاد ابوالحسن علی ّبن احمدبن العباس الاَّنداآنی است که وال
برینهلغتنامه دهخدابرینه . [ ب ِ ن َ / ن ِ ] (اِ) هر سوراخ عموماً وسوراخ تنور خصوصاً. (برهان ). بِرین . در لهجه ٔ خراسان ، منفذ و سوراخی است که در پایین تنور و کندو و «پرخو» می گذ
داموزلغتنامه دهخداداموز. [ وَ ] (اِ) سله و سبدی باشد بزرگ که دو چوب بر دوطرف آن بندند و بدان سرگین و مثال آن کشند. (برهان ). صاحب انجمن آرا گوید: اما در سامی داموز بضم میم وسکون
سریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم سله، زنجیره، آرایه، تدریج، درجه تصاعد، تصاعدهندسی، تصاعد حسابی ردیف▲، رشته، دوره، شمارش، شمارش معکوس ریشه، اشتقاق شجره، مادر، دودمان ◄خانواده جداسازی