سلامفرهنگ انتشارات معین(سَ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - درود گفتن . 2 - بی گزند شدن . 3 - گردن نهادن . ؛ ~ علیک درود بر تو باد. ؛ ~ علیکم درود بر شما.
سلامفرهنگ مترادف و متضاد۱. تحیت، تهنیت، درود، درودگویی ۲. تندرستی، سلامت ۳. تعظیم، کرنش ۴. احترام (نظامی) ۵. مراسم اعیاد ۶. ذکر
سلامدیکشنری فارسی به انگلیسیaloha, bonjour, good afternoon, good morning, hail, hello, respects, salute
صلعملغتنامه دهخداصلعم . [ ص َ ع َ ] (اِ) اختصار و رمزاست در صلی اﷲ علیه (و آله ) و سلم . و آن درودی است که بر پیغمبر اسلام (ص ) فرستند. رجوع بدان لغت شود.
سَّلَامُفرهنگ واژگان قرآنسلامت و عافيت -عاري از آفات ظاهري و باطني - کسي که با سلام و عافيت برخورد کند ، نه با جنگ و ستيز ، و يا شر و ضرر .