سقنطارلغتنامه دهخداسقنطار. [ س ِ ق ِ ] (ع ص ) نقاد دانا. (منتهی الارب ). رجوع به المعرب جوالیقی ص 196 و نشوءاللغة ص 120 شود.
سنقطارلغتنامه دهخداسنقطار. [ س ِ ن ِ ] (اِخ ) وی کُهبد رومی است . او را سقطری نیز گفته اند. (از المعرب جوالیقی ص 196).
سنقطارلغتنامه دهخداسنقطار. [ س ِ ن ِ ] (اِخ ) وی کُهبد رومی است . او را سقطری نیز گفته اند. (از المعرب جوالیقی ص 196).