سقف تضمینی قیمتguaranteed maximum price, GMP 2واژههای مصوب فرهنگستانسازوکاری در نحوۀ پرداخت که در پیمانهای اجرایی به کار گرفته میشود و در آن کارفرما با پرداخت هزینهها تا سقف مشخص موافقت میکند
سقفدیکشنری عربی به فارسیسقف , پوشش يا اندود داخلي سقف , حد پرواز , پوشش , طاق , بام () خانه , مسکن , طاق زدن , سقف دار کردن
چفتفرهنگ انتشارات معین(چَ) (اِ.) 1 - چوب بستی که تاک انگور و بیارة کدو و مانند آن را بر بالای آن بخوابانند. 2 - سقف ، طاق .
پایین آمدنفرهنگ انتشارات معین(مَ دَ) (مص ل .) 1 - به زیر آمدن . 2 - فروریختن سقف . 3 - ارزان شدن ، کاهش قیمت .
ستاوندفرهنگ انتشارات معین(سُ یا سَ وَ) (اِ.) 1 - صفة بلندی که سقف آن را به ستون هاافراشته باشند. 2 - بالا - خانه ای که پیش آن مانند ایوان گشاده باشد.