سفینهلغتنامه دهخداسفینه . [ س َ ن َ ] (ع اِ) کشتی بدان جهت که روی آب را میخراشد. (منتهی الارب ). کشتی . ج ، سفائن ، سفون ، سَفین ، سُفُن . (آنندراج ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن
روحلغتنامه دهخداروح . (ع اِ) جان . ج ، اَرْواح . مؤنث نیز می باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). جان . (غیاث ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ) (دهار). نفس . (منتهی الارب ). آنچه
الفبالغتنامه دهخداالفبا. [ اَ ل ِ ] (اِ مرکب )مجموعه ٔ حروفی است که با ترتیبی قراردادی مرتب شده و صداهای یک زبان را بیان کند. نامهای حروف الفبایی را نیز گویند . الفبای فارسی امرو