26 فرهنگ

263 مدخل


stalk

stôk

ساقه، پایه، ساق، خرام، میله، چیزی شبیه ساقه، ماشوره، کمین کردن، خرامیدن، راه رفتن، قدم زدن و حرکت کردن با احتیاط