هفت سینفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهسفرهای که هنگام تحویل سال نو میاندازند و در آن هفت قسم خوردنی که حرف اول اسم آنها سین باشد از قبیل سیر، سرکه، سیب، سماق، سمنو، سنجد، سبزی میگذارند و از آن ب
مائدهفرهنگ نامها(تلفظ: mā’ede) (عربی) (درقدیم) خوردنی ، طعام ؛ سفرهای که بر آن غذا میگذارد ؛ سورهی پنجم از قرآن کریم ، دارای صد و بیست آیه.
خوانفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. سفره یا طبقی برای گذاشتن غذا روی آن.۲. [قدیمی، مجاز] غذا.۳. [قدیمی، مجاز] ضیافت؛ مهمانی. خوان یغما: [قدیمی] سفرهای که برای همگان میگستردند و همه بر آن می
سفرهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. تکهای مربع یا مستطیل از جنس پارچه یا پلاستیک که روی میز یا زمین میگسترانند و خوردنیها را در آن میچینند؛ خوان.۲. توشهدان مسافر.۳. [قدیمی] طعام و توشه. سف