255 مدخل
استروئید
۱. باسابقه ۲. بدسابقه، پیشینهدار، مجرم، پروندهدار ≠ خوشسابقه
سترونسازی
استرلیزه کردن
لایه استرن
سفت و سخت
گلو درد، جناغ سینه، استخوان جناغ، استرنم
بدسابقه، سابقهدار ≠ خوشسابقه
مقوله: رابطه داشتن، نظیر داشتن، سابقهداشتن
بذر، دانه، تخم، ذریه، تخم اوری، بازیکن سابقهدار، سلاله، کاشتن، تخم ریختن