سفارشی کردنcustomizeواژههای مصوب فرهنگستانتغییر دادن یا ترکیب یا اصلاح کردن مؤلفههای کالا یا خدمات مطابق با نیازها و خواستههای مشتری
دادنلغتنامه دهخدادادن . [ دَ ] (مص ) اسم مصدر آن دهش است . اعطاء. (ترجمان القرآن ). ایتاء. (ترجمان القرآن ). مقابل ِ گرفتن . در اختیار کسی گذاردن بدون برگرداندن . تسلیم کسی کردن
اندرزلغتنامه دهخدااندرز. [ اَ دَ ] (اِ) پند. (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (هفت قلزم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). نصیحت . (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (فرهنگ سروری
یزدگردلغتنامه دهخدایزدگرد. [ ی َ گ ِ ] (اِخ ) یزدگرد اول ، پسر شاهپور سوم در 399 م . به تخت نشست . در روایات ایرانی این شاه را گناهکار (بزه کار)، اثیم ، خوانده اند ولیکن مورخین خا
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد اردبیلی ، معروف بمقدس اردبیلی ، در روضات الجنات مولی احمد مقدس آمده است . او از علماء و ثقات فقهاء شیعه است . و صاحب روضات الجن
یافتنلغتنامه دهخدایافتن . [ ت َ ] (مص ) وَجد. جِدة. وُجد. اِجدان . (از منتهی الارب ). وِجدان . وُجود. (از منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). الفاء. (منتهی الارب ) (زوزنی ) (تاج