خرگاه سبزپشتلغتنامه دهخداخرگاه سبزپشت . [ خ َ هَِ س َ پ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان . (یادداشت بخط مؤلف ).
خرگاه سبزپشتلغتنامه دهخداخرگاه سبزپشت . [ خ َ هَِ س َ پ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان . (یادداشت بخط مؤلف ).
زمردلغتنامه دهخدازمرد. [ زُ م ُرْ رُ ] (معرب ، اِ) معرب «سماراگدوس » یونانی .محمدمعین آرد: یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سبز و آن هرچه بزرگتر باشد گرانبهاتر است . قدما می پنداشتند