ساراسواتیلغتنامه دهخداساراسواتی . (اِخ ) الهه ٔ هندی است و دختر و همسر براهما، وی مادر همه ٔ موجودات ، و حامی علم و بلاغت و هنرهای دیگر است .
سارسلغتنامه دهخداسارس . (اِخ ) دهی است از دهستان زانوسرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 40 هزارگزی جنوب نوشهر، و 6 هزارگزی پول .کوهستانی ، و سردسیر و آب آن از چشمه و رودخان
سارسرلغتنامه دهخداسارسر. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان ، واقع در 12 هزارگزی جنوب رودسر، و 100 گزی شمال رحیم آباد. جلگه ای ، و هوای آن معتدل
savesدیکشنری انگلیسی به فارسیموجب صرفه جویی در، پس انداز کردن، نگاه داشتن، اندوختن، نجارت دادن، رهایی بخشیدن، پس انداختن
ساراسواتیلغتنامه دهخداساراسواتی . (اِخ ) الهه ٔ هندی است و دختر و همسر براهما، وی مادر همه ٔ موجودات ، و حامی علم و بلاغت و هنرهای دیگر است .
سارسلغتنامه دهخداسارس . (اِخ ) دهی است از دهستان زانوسرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در 40 هزارگزی جنوب نوشهر، و 6 هزارگزی پول .کوهستانی ، و سردسیر و آب آن از چشمه و رودخان