saveدیکشنری انگلیسی به فارسیصرفه جویی، پس انداز کردن، نگاه داشتن، اندوختن، نجارت دادن، رهایی بخشیدن، پس انداختن، فقط بجز، بجز اینکه
لوئهلغتنامه دهخدالوئه . [ ءِ ] (اِخ ) نام کرسی بخش «سارث » در ولایت شاتِل رُلت به فرانسه . دارای 5059 تن سکنه .
لوارلغتنامه دهخدالوار. [ ل ُ ] (اِخ ) نام رودی به فرانسه و آن شاتودوم ، وندم و لافلش را سیراب سازد و به سارث ریزد و 311 هزار گز درازا دارد.