سس پنیرcheese sauceواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
سرپنیرانلغتنامه دهخداسرپنیران . [ س َ پ َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای هشتگانه ٔ بخش زرقان شهرستان شیراز. آب آن از چشمه سارها و قنات ها. محصولش غلات ، چغندر، میوه و لبنیات . سکنه ٔ
غرفۀ حاضریفروشیdelicatessen, deliواژههای مصوب فرهنگستانغرفه یا محلی در یک فروشگاه یا فروشگاهی که لبشورههایی، مانند گوشتهای نمکسودشده و ماهی و پنیر و سوسیسهای ورقهای و انواع سالاد و سس و غیره میفروشد متـ . حا
ماکارنیلغتنامه دهخداماکارنی . [ رُ ] ( فرانسوی یا ایتالیایی ، اِ) چیزی که از لعاب برنج کنند به شکل لوله هاو هم به شکلهای دیگر و از آن پخته ، طعام کنند و بیشتر غذای مردم ایتالیاست .
کاسهلغتنامه دهخداکاسه . [ س َ / س ِ ] (اِ) ظرفی باشد که چیزی در آن خورند. (برهان ). ناجود و قدح و جام و ساغر و پیاله و دوری و طبقچه ٔ بزرگ و یا کوچک مسین و یا چوبین و یا گلین و
اردشیر سوملغتنامه دهخدااردشیر سوم . [ اَ دَ / دِ رِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) (هخامنشی ).نام و نسب : نام او اُخُس بود که تصور میکنند یونانی شده ٔ وهوک است ، وی پس از اینکه به تخت نشست ، خود ر