ماهیلغتنامه دهخداماهی . (اِ) ترجمه ٔ سمک و حوت . (آنندراج ).حیوانی که در آب زیست دارد و دارای ستون فقری می باشد و به تازی حوت نامند. (ناظم الاطباء). در اوستا، «مسیه » (ماهی ). پ
سترگلغتنامه دهخداسترگ . [ س ُ / س َ / س ِ ت ُ ] (ص ) هندی باستان «ستورا» (ضخیم ، عریض )، «ستولا» (درشت ، ضخیم ، بزرگ )، پهلوی «ستورگ » ، کردی «اوستور» ، استی «ست اور، ست ایر» (ب
سسه هندیلغتنامه دهخداسسه هندی . [ س َ س َ هَِ ] (اِخ ) نیرنجی . از قدماست و مذهب او در نیرنجات مذهب هند است . و او را کتابی است که در آن مسلک اصحاب توهم گرفته است . (ابن الندیم ).
ستادنلغتنامه دهخداستادن . [ س َ / س ِ دَ ] (مص ) پهلوی پازند «ستاتن » ، هندی باستان ، سانسکریت ریشه ٔ «ستا» (دزدیدن )، اوستا «تایو» (دزد). هوبشمان شکل مصدری اصلی را «سیتادن » دان
ستودنلغتنامه دهخداستودن . [ س ُ / س ِ دَ ] (مص ) اوستا ریشه ٔ «ستو، سته اومی » (مدح کردن ، تمجید کردن )، پهلوی «ستوتن » ، هندی باستان ریشه ٔ «ستااوتی ، ستو» ، استی «ست ، ان » (مد