سَامِراًفرهنگ واژگان قرآنجماعتي که در شب در بيابان پياده شوند و به گفتگو بپردازند (اين کلمه با وجود مفرد بودن معناي جمع مي دهد)
solvencyدیکشنری انگلیسی به فارسیپرداخت بدهی، عدم اعسار، حل شدنی، پرداختنی، قدرت پرداخت دین، حل کردنی، تحلیل بردنی، ملائت