سزیتونتنلغتنامه دهخداسزیتونتن . [ س َ ت َ ](هزوارش ، مص ) «سزیتنیتن » پهلوی «رفتن » . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). به لغت زند به معنی رفتن است که در مقابل آمدن باشد. (برهان ). به ل
سزیدنلغتنامه دهخداسزیدن . [ س َ دَ ] (مص ) لایق شدن . (آنندراج ). لایق آمدن . سزاوار گردیدن . (برهان ) . لایق بودن . درخور بودن : ناز اگر خوب را سزاست بشرطنسزد جز ترا کرشمه و ناز