3341 مدخل
۱. [مقابلِ پایین] بالای سر.۲. طرف سر؛ جانب سر در بستر؛ بالش و متکا که زیر سر بگذارند: ◻︎ گه ریخت سرشک بر سرینش / گه روی نهاد بر جبینش (نظامی۳: ۵۱۷).
backside, breech, buttock, hip, hunkers, seat
روستایی نزدیک آلاشت سوادکوه
۱چوب کوتاه زیر پلور که از اتصالات محسوب می شود ۲آن چه که ...
باسن
ردف , مقعد , ورک
صرین . [ ص ِرْ ری ] (اِخ ) شهری است به شام . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
گرفتن عضلات گردن در اثر فرو افتادن از روی بالش
روستایی از دهستان بلده ی کجور
محل گذاشتن سر به هنگام استراحت – زیر سری بالشت
نام ارتفاعی در سوادکوه
پشت بال
سُرین
سرین
سُرین،کپل،ران
سرین، کفلگاه