سریارcaptainواژههای مصوب فرهنگستانیکی از اعضای باتجربۀ تیم که مسئول هماهنگی میان بازیکنان و ارتباط بین بازیکنان و داور و تصمیمگیری در مواقع معین بازی باشد
سرداریفرهنگ انتشارات معین( ~ .) (ص نسب .) نوعی لباس بلند مردانه که پشتش چین داشته روی لباس های دیگر می پوشیدند.
سردارفرهنگ نامها(تلفظ: sardār) (در نظام) فرمانده یک گروه یا یک دسته ی نظامی ؛ عنوانی احترام آمیز دربارهی صاحب منصبان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی ، که دارای درج
معشوقلغتنامه دهخدامعشوق . [ م َ ] (ع ص ) دوست داشته . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). کسی و یا چیزی که آن را دوست می دارند و آنکه از کسی دلربایی کند و دلبر. (ناظم الاطبا