۱. گردنکشی؛ نافرمانی؛ یاغیگری.
۲. رسیدگی و بازرسی.
〈 سرکشی کردن: (مصدر لازم) [مجاز]
۱. گردنکشی کردن؛ نافرمانی کردن.
۲. به کاری رسیدگی کردن؛ محلی را بازرسی کردن.
۱. بغی، تمرد، توسنی، سرپیچی، طغیان، عصیان، گردنکشی، مخالفت، نافرمانی، یاغیگری
۲. بازدید، بازرسی، ملاقات، دیدار ≠ انقیاد