26 فرهنگ

309 مدخل


سرکرده

sarkarde

رئیس یک طایفه یا دسته‌ای از مردم؛ سردسته؛ فرمانده.

رئیس، رهبر، سرجنبان، سردسته، سرور، فرمانده ≠ مادون

chief, kingpin, leader