استعصى الأمردیکشنری عربی به فارسیاز فرمان سرپيچى كرد , سرپيچى كرد , نافرمانى كرد , تمرّد كرد , فرمان نبرد , از دستور اطاعت نكرد
استعصىدیکشنری عربی به فارسیسركشى كرد , نافرمانى كرد , شورش كرد , تمرّد كرد , فرمان نبرد , سرپيچى كرد , اطاعت نكرد
گَه کِردنگویش بختیاریسرپیچى از رفتن (اسبها گاهى در ضمن حرکت ناگهان توقف مىکنند و پس از چند دقیقه دوباره به راه خود ادامه مىدهند).