سرنوشتفرهنگ مترادف و متضاد۱. اقبال، بخت، تقدیر، طالع، قدر، قسمت، قضا، مقدر، نصیب ۲. سرگذشت، ماجرا ۳. سرانجام، عاقبت
سرنوشتدیکشنری فارسی به انگلیسیchance, destination, destiny, doom, fate, fortune, hap, lot, luck, necessity, portion, predestination, star
سرنوشتلغتنامه دهخداسرنوشت . [ س َ ن ِ وِ ] (اِ مرکب ) حکم ازل و قضای ازل یعنی آنچه در روز ازل تقدیر شده باشد. (برهان ) (آنندراج ). قضا. قدر. نوشته : از این دو برون نیستش سرنوشت اگ