صرلابلغتنامه دهخداصرلاب . [ ص ُ ] (اِ) مخفف اسطرلاب است : همی بازجستند راز سپهربه صرلاب تا بر که گردد به مهر. فردوسی .رجوع به اسطرلاب شود.
سردابفرهنگ انتشارات معین(سَ) (اِمر.) اطاقی در زیر زمین خانه برای استفاده از خنکی آن در تابستان برای نگهداری غذا و چیزهای فاسد شدنی .
سرداب (زیرزمین)گویش اصفهانی تکیه ای: --------- طاری: sardxuna/ǰirzimini طامه ای: sardâb طرقی: sardow / ǰirzimini کشه ای: ǰirzemini نطنزی: ǰirzemin