26 فرهنگ

170 مدخل


سرشناس

saršenās

معروف؛ مشهور؛ کسی که بیشتر مردم او را بشناسند.

اسمی، بنام، شهره، شهیر، مبرز، مشهور، معروف، نامآور، نامدار، نامور، نامی ≠ گمنام

noted, outstanding, prominent, ranking, swell, well-known