430 مدخل
انباشته شده – روی هم قرار گرفته – فشرده شده
اهمیت ندادن،اهمال
استراحة
سطحي
( ~. سَ) (ص نسب .) بی تأمل ، بدون فکر کردن .
بی دقت، بی تأمل و اندیشه
سرسری – هول هولکی – با عجله
سرسری زمین لغزنده – لغزنده
سرسری وجین کردن
سرسری شدن
سرسری