سرخ و زرد شدنلغتنامه دهخداسرخ و زرد شدن . [ س ُ خ ُ زَ ش ُ دَ] (مص مرکب ) خجل شدن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 134). حالتی است که در هنگام خجالت روی دهد و مطلق سرخ و زرد شدن هم کنایه از خجالت
soدیکشنری انگلیسی به فارسیبنابراین، پس، چنین، چنان، چندان، اینقدر، بنابر این، انقدر، همینطور، همچنان، بقدری، این طور، چندین، همچو، همینقدر، بهمان اندازه، از انرو، باین زیادی
بارانکفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدرختی خاردار با گلهای سرخ و سفید و میوۀ کوچکِ سرخ و تلخمزه که در جنگلهای شمال ایران میروید.
رخشفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. سرخ و سفید بههمآمیخته.۲. (اسم) آنچه به رنگ سرخ و سفید یا دارای خالهای سرخ باشد.