سرخدهلغتنامه دهخداسرخده . [ س ُ خ ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) نوعی از حصبه باشد و اکثر طفلان را بهم میرسد. (برهان ).سرخجه . (جهانگیری ) (آنندراج ). رجوع به سرخجه شود.
سرخدهلغتنامه دهخداسرخده . [ س ُ دِه ْ ] (اِخ ) ایستگاه راه آهن میان امروان و دامغان واقعدر 235هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ). نام قریه ای است در ولایت هزارجریب نزدیک به دامغان
سرخدهلغتنامه دهخداسرخده . [ س ُدِه ْ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان مزدقان بخش حومه ٔ شهرستان ساوه . دارای 216 تن سکنه است . آب آن از رودخانه و فرقان . محصول آن غلات ، بنشن ، پنبه ، انا
سرخ دهلغتنامه دهخداسرخ ده . [ س ُ دِه ْ ] (اِخ ) دهی از چهاردانگه از دهات هزارجریب مازندران . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 165). دهی ازدهستان پشتکوه سورتیجی
کامران آبادلغتنامه دهخداکامران آباد. (اِخ ) دهی از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان . واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری صیدآباد و 4هزارگزی ایستگاه سرخده . ناحیه ای است واقع در ج
صلح آبادولغتنامه دهخداصلح آبادو. [ ص ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان ، واقع در 15هزارگزی خاور صیدآباد 1هزارگزی ایستگاه سرخده . جلگه ، معتدل و دارای 470
حسن آبادلغتنامه دهخداحسن آباد.[ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان در 20هزارگزی جنوب صیدآباد وده هزارگزی ایستگاه امروان . جلگه و معتدل است . 82
قاسم آبادلغتنامه دهخداقاسم آباد. [ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان . در 14هزارگزی جنوب صیدآباد و 4هزارگزی ایستگاه مروان و در جلگه واقع است . هوای
صالح آبادلغتنامه دهخداصالح آباد. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قهاب رستاق بخش صیدآباد شهرستان دامغان ، 15000گزی جنوب صیدآباد، 6000گزی ایستگاه امروان . جلگه ، معتدل ، سکنه 500 تن . آب