سرآسیمگیلغتنامه دهخداسرآسیمگی . [ س َ م َ / م ِ ] (حامص ) حالت سرآسیمه : از سرآسیمگی نمی بینندکام آشفته اژدهای دمان . مسعودسعد.سرآسیمگی در منش تاخته ز رخت خرد خانه پرداخته . ن
افسردگی همراه با سراسیمگیagitated depressionواژههای مصوب فرهنگستانافسردگی شدید همراه با سراسیمگی روانی- حرکتی و بیقراری و تحریکپذیری
سراسیمگی روانی ـ حرکتیpsychomotor agitationواژههای مصوب فرهنگستانحالتی از تنش و بیقراری جسمی و بیشفعالی ذهنی که با فشار دادن دستها به یکدیگر و گریستن ناشی از نگرانی برای آینده همراه است متـ . هیجانزدگی روانی ـ حرکتی psychomotor excitement
افسردگی همراه با سراسیمگیagitated depressionواژههای مصوب فرهنگستانافسردگی شدید همراه با سراسیمگی روانی- حرکتی و بیقراری و تحریکپذیری
سرآسیمگیلغتنامه دهخداسرآسیمگی . [ س َ م َ / م ِ ] (حامص ) حالت سرآسیمه : از سرآسیمگی نمی بینندکام آشفته اژدهای دمان . مسعودسعد.سرآسیمگی در منش تاخته ز رخت خرد خانه پرداخته . ن
سراسیمگی روانی ـ حرکتیpsychomotor agitationواژههای مصوب فرهنگستانحالتی از تنش و بیقراری جسمی و بیشفعالی ذهنی که با فشار دادن دستها به یکدیگر و گریستن ناشی از نگرانی برای آینده همراه است متـ . هیجانزدگی روانی ـ حرکتی psychomotor excitement
افسردگی همراه با سراسیمگیagitated depressionواژههای مصوب فرهنگستانافسردگی شدید همراه با سراسیمگی روانی- حرکتی و بیقراری و تحریکپذیری