سرآوریلغتنامه دهخداسرآوری . [ س َ وَ ] (حامص مرکب ) گرد آوری . (آنندراج ) (غیاث ). نگهبانی : اگر بجاست دل اعضا همه بجای خودندکند سرآوری گله را شبان تنها.نعمت خان عالی (از آنندراج
ساجورلغتنامه دهخداساجور. (اِخ ) نام نهری است به منبج . (معجم البلدان ). روی بناجیه ٔ حلب . (نخبة الدهر دمشقی ). || موضعی است .
سرآوریلغتنامه دهخداسرآوری . [ س َ وَ ] (حامص مرکب ) گرد آوری . (آنندراج ) (غیاث ). نگهبانی : اگر بجاست دل اعضا همه بجای خودندکند سرآوری گله را شبان تنها.نعمت خان عالی (از آنندراج
جهانگیرلغتنامه دهخداجهانگیر. [ج َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجوی بخش مرکزی شهرستان مراغه . سکنه 176 تن . آب آن از چشمه سارها. محصول آن غلات ، کرچک و نخود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
نصیرکندیلغتنامه دهخدانصیرکندی . [ ن َ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سراجوی بخش مرکزی شهرستان مراغه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
ینگجهلغتنامه دهخداینگجه . [ ی ِ گ ِ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سراجوی بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 16هزارگزی شمال خاوری مراغه ، با 782 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ مردق