صدمهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت ۲. برخورد، شتم، شوک ۳. عیب، نقص
صدمهدیکشنری فارسی به انگلیسیdamage, harm, hurt, ill, impairment, injury, lesion, loss, mischief, prejudice, suffering