17 مدخل
مارپیچ، مارپیچی بودن، خزیدن، دارای حرکت مارپیچی بودن، مارپیچ رفتن
دزدکی، دزدکی حرکت کردن
خیس شدن
چرت زدن، بدام انداختن، بغرنج کردن، گوریده شدن، با تله گرفتن
snaringly
snacking