بزرگ برای سن جنینیlarge for gestational age, LGAواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوزادی که وزن آن بیش از 90درصد وزن استاندارد سنش باشد
سمن برگلغتنامه دهخداسمن برگ . [ س َ م َ ب َ ] (اِ مرکب ) برگ یاسمن . (ناظم الاطباء). برگ سمن : تذروان بچنگال باز اندرون چکان از هوا بر سمن برگ خون . فردوسی .وآن قطره ٔ باران که برا
bombastدیکشنری انگلیسی به فارسیبمباران، جنس پنبهای گزافه گویی، مبالغه، سخن بزرگ یا قلنبه، کتان، عبارت سازی
پهلویلغتنامه دهخداپهلوی . [ پ َ ل َ ] (اِخ ) (زبان و خط...) زبان پهلوی . زبان پهلو یا پهله ،پارت ، پرثوه ، پهلوانی . زبان متداول دوره ٔ اشکانیان و ساسانیان . فارسی میانه و آن میا
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) فضیل بن عیاض بن مسعودبن بشر تمیمی بالولاء الطالقانی الاصل الفندینی . مولد او به ابیورد و بقولی بسمرقند و منشاء وی ابیورد بود. و اصل ا
زنجیرلغتنامه دهخدازنجیر. [ زِ / زَ ] (اِ) معروف است و به عربی سلسله گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). کوچه ، مصرعه ، سبزه ، طره از تشبیهات اوست . (آنندراج ). سلسله و
یأجوج و مأجوجلغتنامه دهخدایأجوج و مأجوج . [ ی َءْ ج ُ م َءْ ] (اِخ ) نوعی از خلقند، کسائی مهموز نمی داند هردو را الف زاید می گوید مشتق از یجج و مجج و در قرأت رؤبة آجوج به مد همزه و م