سادهدلفرهنگ مترادف و متضاد۱. بیشیلهپیله، خوشباور، زودباور، سادهلوح ≠ تودار، دیرباور ۲. روراست، صادق، بیتزویر
سحادللغتنامه دهخداسحادل . [ س ُ دِ ] (ع اِ) نره . (منتهی الارب ). و گویند: هو لایعرف سحادلیه من عنادلیه ؛ یعنی او نمی شناسد کیر را از خایه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سحادللغتنامه دهخداسحادل . [ س ُ دِ ] (ع اِ) نره . (منتهی الارب ). و گویند: هو لایعرف سحادلیه من عنادلیه ؛ یعنی او نمی شناسد کیر را از خایه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
خوشباورفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشپندار، خوشخیال، خوشگمان ۲. دهنبین، زودباور، ساده، سادهدل، سادهلوح، صافوساده ≠ بدباور، دیرباور