لغتنامه دهخدا
سجاح . [ س َ ] (اِخ ) بنت الحارث بن سوید تمیمیة متنبیة. نام زنی متنبیة که در کذب بدان مثل زنند و گفته اند: اکذب من سجاح . (منتهی الارب ). نام زنی از بنی تمیم ، او دعوی نبوت و نزول وحی کرد. جمعی انبوه از او متابعت کردند، شاعری در حق او و مسیلمه ٔ کذاب گفته :والت سجاح و وال