secondدیکشنری انگلیسی به فارسیدومین، ثانوی، ثانی، ثانیه، لحظه، دوم شدن، تایید کردن، درجه دوم بودن، پشتیبانی کردن، دوم، دومی، مجدد
چاهنگاریwell loggingواژههای مصوب فرهنگستانثبت و تحلیل مشخصات سازندی (formation) که چاه در آن حفر شده است
دانَکpyrenoidواژههای مصوب فرهنگستانساختاری کوچک و بیرنگ در سبزدیسۀ برخی از جلبکها که نشاسته در آن تشکیل و ذخیره میشود
دانگانgranumواژههای مصوب فرهنگستانستونی از ریزکیسههای موجود در سبزدیسه که همانند سکههای رویهمقرارگرفته است