ستللغتنامه دهخداستل . [ س َ ] (اِ) ظرفی بزرگ با یک دسته که دوسوی آن بدو سوی ظرف پیوسته است . رجوع به سطل شود.
ستلمش بیکلغتنامه دهخداستلمش بیک . [ س َ ت ُ م ُ ب َ ] (اِخ ) ابن مولای . امیر قهستان که در جنگی که بتاریخ نیمه ٔ ربیع الاول 759 هَ . ق . بین او و ملک معزالدین حسین در گرفت کشته شد.ز
استریتس ستل منتلغتنامه دهخدااستریتس ستل منت . [ اِ رِ س ِت ِ م ِ ] (اِخ ) (مؤسسه ٔ بغازها ) مستعمره ٔ انگلیسی در شبه جزیره و بغاز مالاکا ، دارای 000،200،1 تن سکنه . پایتخت آن سنگاپور و شه
ستلمش بیکلغتنامه دهخداستلمش بیک . [ س َ ت ُ م ُ ب َ ] (اِخ ) ابن مولای . امیر قهستان که در جنگی که بتاریخ نیمه ٔ ربیع الاول 759 هَ . ق . بین او و ملک معزالدین حسین در گرفت کشته شد.ز
استریتس ستل منتلغتنامه دهخدااستریتس ستل منت . [ اِ رِ س ِت ِ م ِ ] (اِخ ) (مؤسسه ٔ بغازها ) مستعمره ٔ انگلیسی در شبه جزیره و بغاز مالاکا ، دارای 000،200،1 تن سکنه . پایتخت آن سنگاپور و شه