ستریمونلغتنامه دهخداستریمون . [ س ِ ] (اِخ ) (رود...) در تراکیه این رود موسوم به میرسین بود ولی اکنون آن را ستروما نامند. رجوع به ایران باستان ص 638، 645، 715، 736، 747، 749، 823،
ساریهفرهنگ نامها(تلفظ: sāriye) (عربی) ابری که در شب آید ؛ (در اعلام) دختر موسی بن جعفر (ع) و یکی از دختران امام موسی کاظم (ع) .
ستریمونلغتنامه دهخداستریمون . [ س ِ ] (اِخ ) (رود...) در تراکیه این رود موسوم به میرسین بود ولی اکنون آن را ستروما نامند. رجوع به ایران باستان ص 638، 645، 715، 736، 747، 749، 823،
سترومالغتنامه دهخداستروما. [ ] (اِخ ) نام رودی است در تراکیه که به ستریمون موسوم است و میرسین نیز خوانند. (از ایران باستان ج 1 ص 638). رجوع به ستریمون و میرسین شود.
سترونلغتنامه دهخداسترون . [ س َ ت َرْ وَ / س ُ ت ُرْوَ ] (ص ) هندی باستان «ستری » (بی حاصل ، ناحاصلخیز)، ارمنی «سترج » ، یونانی «ستیره » ، لاتینی «ستریلیس » ،گتی «ستیرو» ، یهودی
دبرلغتنامه دهخدادبر. [ دُ ب ِ ] (اِخ ) دبرها طایفه ای از طوایف یونانی بوده اند، در حدود شهر ستریمون و آکانت یونان میزیسته اند بهنگام لشکرکشی خشایارشا به آتن . (از ایران باستان