ستازنلغتنامه دهخداستازن . [ س ِ زَ ] (نف مرکب ) سِتار نواز، چه لفظ ستا مخفف سِتار است . (آنندراج ). سِتارنواز. (غیاث ). نوازنده ٔ سه تار : ستازن برآورده بانگ سرودسرودی نوآیین تر
ستازنفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسیکه سهتار مینوازد؛ سهتارنواز: ◻︎ ستازن برآورده بانگ سرود / سرودی نوآیینتر از صد درود (نظامی۵: ۸۹۴).
بناءدیکشنری عربی به فارسیسازنده , خانه ساز , ساختمان , عمارت , بنا , بناي سنگ کار , عضو فراموشخانه , فراماسون , باسنگ ساختن , بناکردن , بنايي