ستارۀ دوگانهdouble starواژههای مصوب فرهنگستاندو ستاره که در فاصلههای متفاوتی از زمین قرار دارند و معمولاً با چشم غیرمسلح بهصورت یک ستاره دیده میشوند
ستارۀ آبیCallitricheواژههای مصوب فرهنگستانتنها سرده از ستارهآبیان با حدود هفده گونه که امروز بومی اروپا و امریکای شمالی است و تعداد کمی از گونههای آن بهعنوان گیاهان آبزیدانی پرورش داده میشود
ستارۀ باریمیBarium starواژههای مصوب فرهنگستانغول سرخی از ردۀ طیفی جی یا ک که در آن عنصرهای سنگینی همچون باریم با فراوانی غیرمعمول در طیف نمایان میشوند
ستارۀ تپندهpulsating star, pulsating variable star, pulsating variableواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ متغیری (variable stars) که براثر انبساط و انقباض، نور آن تغییر میکند
سُهاAlcorواژههای مصوب فرهنگستانستارۀ 80 دب اکبر که کوتولهای از ردۀ الف 5 با قدر 0/4 واقع در فاصلۀ 90 سال نوری است و با ستارۀ عناق ستارهای دوگانه میسازد که با چشم غیرمسلح دیده میشود
طرفانفرهنگ نامها(تلفظ: tarfān) (تثنیهی طَرف) ، دو طرف چیزی ؛ (در ادبیات) یکی از القاب بیست و دوگانهی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است ؛ (در اعلام) فقیهان حنفی به ا
روحلغتنامه دهخداروح . (ع اِ) جان . ج ، اَرْواح . مؤنث نیز می باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). جان . (غیاث ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ) (دهار). نفس . (منتهی الارب ). آنچه
باملغتنامه دهخدابام . (اِ) صبح . غداة. پگاه . مخفف بامداد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (برهان قاطع) (فرهنگ جهانگیری ). صباح . صبیحه . مقابل شام . وقت صباح . (از فرهنگ شعوری ج 1 ص
سارقلغتنامه دهخداسارق . [ رِ ] (ع ص ) دزد. ج ، سارقون و سارقین و سَرَقَه و سُرّاق . (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ) (منتهی الارب ). برگیرنده چیزی بنهان از حرزی . (اقرب الموارد). ب