شبعانةلغتنامه دهخداشبعانة. [ ش َ ن َ ] (ع ص ) مؤنث شبعان . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). و هی شبعی . (از اقرب الموارد). رجوع به شبعان شود.
شبهانةلغتنامه دهخداشبهانة. [ ش َ ن َ ] (ع اِ) یکی شبهان . تریاقی است مر گزیدگی هوام را و سرفه و تفتیت حصاة را نفع بخشد و شکم را بند کند. (منتهی الارب ).
صبحانهلغتنامه دهخداصبحانه . [ ص ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ناشتایی . زیرقلیانی . ناهارشکن . صفراشکن . ناشتاشکن . لقمةالصباح . چاشنی بامداد. لُهنة. آنچه صبح خورند چون چای و شیر و کره و نان و قهوه و مانند آنها. || (ص نسبی ) متعلق به صبح . منسوب به صبح .
کام خاریدنلغتنامه دهخداکام خاریدن . [ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از میل کردن و اراده نمودن بچیزی باشد. (برهان ) (از آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). || آرزو کردن چیزی . (ناظم الاطباء). رغبت و شوق و خواهش کردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 179) : بجان